میخوای برای زندگیت برنامه ریزی کنی ولی نمی دونی چطوری ؟ این مقاله را از دست نده &#۱۲۸۵۷۸;

روش اول – برنامه چیدن برای زندگی

۱-نقش های فعلیت در زندگی شخصیت رو مشخص کن

این مشخصه که هر کدوم از ما هر روز نقش های مختلفی به عهده میگیریم. مثلا نقش دانش آموز، نقش پسر یا دختر بودن برای خانواده یا پدر و مادر نقش برادر یا خواهر برای خواعر برادرمون، نقش رآیس در سر کارمون یا نقش کارمند و… درباره ی نقش هایی که هم اکنون داری انجام میدی چه نظری داری و چی فکر میکنی?

این نقش ها میتونن هزار تا باشن، مثلا مسافر، دختر یا پسر، نویسنده، کارمند، نقاش، نوه ی بزرگ، و هزاران نقش دیگه

۲-نقش هایی که در آینده به عهده خواهی گرفت رو مرور کن

خیلی از نقش هایی که میخوای در آینده به عهده بگیری ممکنه با نقش هایی که الان به عهده داری هم پوشانی کنن. این نقش ها همون کلمه ای هستن که در آخر و در زندگیت تو رو تعریف میکنن. نقش هایی که الان به عهده داری رو در نظر بگیر، آیا هیچ کدوم از این نقش ها استرس غیر ضروری بهت میدن?اگه جواب مثبته، باید این نقش رو یه جوری از زندگیت حذف کنی و استرس رو از بین ببری. نقش ها رو به ترتیب مهم بودن در ذهنت مرتب کن . این تمرین بهت کمک میکنه که ارزش خودت رو بفهمی و بدونی که مهم ترین چیز ها در زدگیت چین و بدونی که چجوری باید برای هر کدومشون وقت بزاری. یادت نره که این لیست و نقش ها قابل تغییرند چون شما هم داری تغییر میکنی و ممکنه اولویت هات در زندگی بعد از یه زمانی عوض بشن.

در اول لیستت ممکنه به صورت زیر باشه.

مادر بودن، دختر بودن، همسر بودن، مسافر، کارمند، داوطلب و….

۳-علت نقش هایی ر ا که میخوای به عهده بگیری . بازی کنی رو مشخص کن

نقش بر عهده گرفتن بهترین راه برای شناخت خودته، اما ایده ای که باعث میشه تو این نقش رو بر عهده بگیری اون رو پر معنا میکنه. مثلا اگه میخوای داوطب انجام کارعای خیریه بشی شاید به خاطر اینه که میبینی دنیا نیاز به کمک داره و….یا اگه میخوای پدر بشی شاید به خاطر اینه که میخوای به فرزندت بهترین خاطرات دوران کودکیش رو فراهم کنی.

یه روش برای فهمیدن دلیل بر عهده گرفتن نقشت اینه که احساس کنی داری واقعا داری یه نقشی رو در یه فیلیمی بازی میکنی، به نظرت کیا میان سینما تا این فیلمو ببینن? اونایی که میان ببینن میخوای چی بهشون یاد بدی و از خودت چی بگی? چطوری میخوای نقش آفرینی کنی که همواره در ذهن اونا بمونی؟

روش دو- فهمیدن اهداف و نقشه کشیدن برای این اهداف

۱-لیست اهدافی که میخوای در طول زندگی بهش برسی رو تهیه کن

چطوری میخوای پیشرفت کنی? در زندگیت میخوای به چی برسی? بشین و به ای سوال ها فکر کن چون خیلی مهمن، به چیزایی فکر کن که میخوای قبل مرگت بهشون برسی و انجام بدی، در این صورت اهداف مهمی پیدا خواهی کرد که حتما قبل از مرگ بخوای بعشون برسی، در این صورت هستش که زندگیت پر معنی میشه، اگه یه لیست بنویسی و از مهم ترین مرتبشون کنی اون وقت وقت و زندگیت واست با ارزش تر میشه، چند تا مثال بهت نشون دادم که بهت در فهم این مطلب بیشتر کمک میکنه

* کار، پول، مسافرت، دوستان خانوادگی و اجتماعی، سلامتی، مسائل مالی، دانش، مسائل معنوی و روحی

*مثال هایی که آوردم رو دقت کن ممکنه مسائل مشابهی پیدا کنی. مثلا ممکنه یکی از هدف هات چاپ یه کتاب، مسافرت به کشورهای مختلف، ازدواج و بزرگ تر کردن خانواده، در آوردن پول کافی برای فرستادن بچه ها به دانشگاه، رسیدن به درجات بالای دانشگاهی، مطالعه ی ادیان و…. باشه. حالا اگه بیشتر بشینی فکر کنی و زندگیت رو زیر و رو کنی، مطمئنا چیز های جالب زیادتری پیدا خواهی کرد که حتما قبل مرگت انجام بدی.

۲-اهداف خاصت رو جدا کن و تاریخی که دقیقا میخوای بهشون برسی رو یادداشت کن

حالا زندگیت پر معنی تر میشه و میدونی که چیزی داری تا به خاطرش تلاش کنی و زندگی کنی. این جوری میشه که زندگیت پر ثمر تر میشه. این جا چند تا مثال بهت معرفی کردم که از اونایی که در مرحله ی قبل گفت یکم مهم ترن و تاریخشون واضح تره.

*چاپ کردن کتاب مورد تظر تا تاریخ ۱۲ خرداد سال ۹۷

*مسافرت به آمریکای جنوبی تا تاریخ ۵ مرداد ۹۸

*عروسی در سال ۹۹

۳-زندگی واقعیت رو ورق بزن و فکر کن و ببین که الان کجا هستی

این به این معنیه که با خودت رو راست باشی و نقطه ای که واقعا وایسادی رو ارزیابی کنی به لیست اهدافت نگاه کن و ببین چقدر با اون اهدافت فاصله داری و چقدر باید کار و تلاش کنی تا به اهدافت برسی. مثال زیر رو دقت کن

*مثلا فکر کن که هدفت چاپ یه کتابه، که میخوای تا تاریخ خاصی چاپ شه، فکر کن که نصفشو نوشتی، حالا تا اون تاریخی که تو ذهنت هست چقدر نیاز داری که تلاش کنی تا نصف دیگه شو بنویسی و چاپش کنی، این جوری باعث میشه که سرعتت زیادتر بشه و واقعا از ته دل تلاش کنی که تا اون تاریخ کتابتو چاپ کنی.

۴-به راه های رسیدن به اهدافت فکر کن

چه راه هایی رو لازم داری که بری برای این که به اهدافت نزدیک تر بشی? بشین و فکر کن و سعی کن که یه دید واضح از این مسئله داشته باشی، قدم به قدم و پله به پله راه هایی که میتونی با اونا به هدفت برسی رو یاد داشت کن. مثلا بیاین با عم همین هدف چاپ کتاب رو بررسی کنیم

از الان تا اون تاریخ چاپ کتابت که تو ذهنته، لازمه که اون نصف از کتاب رو که نوشتی دوباره بخونی و اصلاحش کنی، بعد باید بری سراغ قسمت دوم، روی قسمت هایی که دوست نداری دوباره فکر کن، از نظر گرامری کتابت رو بررسی کن و حتی از نظر املایی و هر چی که لازمه، از چند تا از دوست هات بخواه که کتابت رو بخونن و نظرشون رو در این باره بهت بگن، در مرحله ی بعدی دنبال ناشر هایی باش که احتمال میدی بتونن کتابت رو چاپ کنن و در مرحله ی آخر کتابت رو که آماده ست رو به ناشر مورد نظر بفرست.

۵-مراحل لازم برای رسیدن به اهدافت رو یادداشت کن

میتونی این کار رو هر جور که دلت خواست بنویسی، رو کامپیوتر، تو دفتر و….

تبرییییک! تو الان اهداف زندگیت رو نوشتی و الان برای خودت برنامه داری و میدونی که چجوری باید برنام ریزی کنی و قدم برداری تا به اهدافت برسی

۶-نقشه ت رو مرور کن و با شرایط مطابقت بده

مثل هر شخص دیگری در دنیا زندگی تو هم قابل تغییره و ثابت نخواهد ماند. یادت میاد وقتی دوازده ساله بودی چی برات مهم بود. خب مهمه وقتی بیست و دو ساله شدی اهدافت یکم تغییر کردن و میتونم به جرات بگم که دیگه اون چیزهای دوازده سالگیت در بیست و دو سالگیت انقدر واست مهم نبودن. حالا فکر کن بزرگتر بشی و سی و دو سالت بشه، فکر نمیکنی اهدافت با بیست و دو سالگیت فرق خواهد داشت? خب مشخصه که فرق میکنه. این یه حقیقته، پس سعی کن اینو همیشه به یاد داشته باشی که نقشه هایی که کشیدی و برنامه هایی که نوشتی میتونن در مواردی قابل تغییر باشن.