انیمیشن شجاع(Brave)
مریدا یک شاهزاده جوان است. در روز تولدش یک تیرو کمان از پدرش فرگوس هدیه می گیرد. مادر او ملکه الینور است که از این هدیه ناراحت می شود. آنها در کنار هم تولد مریدا را در جنگل برگزار می کردند که ناگهان یک خرس به آنها حمله میکند مریدا و الینور با اسب فرار می کنند و فرگوس به جنگ خرس می رود و یک پایش را از دست می دهد.
سالها می گذرد و مریدا بزرگ می شود او اکنون عاشق تیرو کمان خود است اما مادرش دوست دارد او مثل یک شاهزاده رفتار کند.
سرانجام مادر او تصمیم می گیرد برای ازدواج مریدا از قبیله ها دعوت کند تا به خواستگاری او بیایند.
اما مریدا با این تصمیم مادرش کاملا مخالف است و وقتی می بیند نمی تواند کاری بکند به جنگل میرود و اتفاقی یک جادوگر را می بیند از او می خواهد طلسمی به او بدهد که به کمک آن افکار مادرش در مورد ازدواج او تغییر کند. جادوگر به او این طلسم را میدهد اما وقتی الینور این طلسم را می خورد به شکل یک خرس در می آید مریدا از کار خودش پشیمان می شود و به همراه مادرش به طرف خانه جادوگر میروند اما او را پیدا نمی کنند. حال مریدا و الینور به دنبال راه چاره هستند در حالیکه پدرش به همراه دیگر قبایل به دنبال شکار خرس هستند و نمی دانند که این خرس الینور است.
آیا الینور می تواند دوباره به شکل اولش بازگردد؟